فهیمه شهری | شهرآرانیوز؛ کنار تنور مثلثی شکل نانوایی میایستد تا نانهای مثلثی را درآورد. او نان درآور نانوایی سنگک است و از محل همین تنور گرم، کارهای خیر زیادی انجام داده است تا به همگان نشان دهد برای بخشنده بودن نیاز به پولدار بودن نیست، بلکه باید دلی بزرگ و همتی بلند داشت. محمود علیپور، نانوای ۴۳ ساله محله امامت، است که از شانزدهسالگی، صورت و دستانش گرمای تنور را تحمل کرده است تا نانی حلال بر سر سفره ببرد. هجده سالگی به سربازی میرود و وقتی باز میگردد باز هم به اجبار کار در نانوایی را برمیگزیند تا بیکار نماند، اما خیلی زود، گرمای تنور او را به این حرفه دلگرم میکند.
وقتی میبیند نانی دست مردم میدهد که برکت سفرهشان است و پیر و جوان، فقیر و غنی، به این غذای ارزشمند احتیاج دارند دیگر با دل و جان کارش را ادامه میدهد. او از همان جوانی هنگامی که افراد نیازمند را میدید وظیفه خودش میدانست که به آنها کمک کند، اما حضور در نانوایی و مراجعه مکرر افرادی که میخواستند پول کفاره به او بدهند تا در قبالش نان در اختیار نیازمندان بگذارد، باعث میشود که دغدغه بیشتری از این جهت پیدا کند و با احساس مسئولیتی دوچندان به جستوجوی نیازمندان بپردازد. خانمهای محل و چند نفر از اقوام خودش، نیازمندان را شناسایی میکردند، اما کمکهای مردمی بیشتر از تعداد نیازمندانی بود که آنها میشناختند؛ بنابراین با خیریهای که به آن اعتماد داشتند مرتبط میشود و اکنون هر هفته چهارشنبهها از محل کمکهای مردمی، بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نان پخت میکنند که در اختیار این خیریه میگذارد تا به نیازمندان بدهند. همچنین هر شب ۴۰ نان برای یکی از پرورشگاههای تحت پوشش بهزیستی ارسال میکند.
از آنجایی که زندگی افراد به نان خلاصه نمیشود و تأمین جهیزیه، هزینههای درمان، تحصیل و ... از دیگر نیازهای ضروری افرادی است که استطاعت مالی ندارند، از حدود ۲۰ سال پیش تاکنون مشارکتهای زیادی در این راه داشته است. به گفته خودش به عنوان مثال برای تأمین جهیزیه یک عروس، به چندین نفر رو میاندازد تا بتواند هزینههای آن را تأمین کند. علیپور اصالتا بیرجندی است و دهها نیازمند در روستاهای بیرجند را میشناسد که از محل کمکهای مردمی به آنها نیز مدد میرساند.
روزی او متوجه میشود که یکی از دانشجویان بیرجند به دلیل نداشتن هزینه تحصیل قصد ترک تحصیل دارد. او هزینههای این دانشجو را از محل کمکهای مردمی فراهم میکند و آن دانشجو تا پایان مقطع فوقلیسانس ادامه تحصیل میدهد تا موجب شادمانی و افتخار علیپور و خیران شود. از این زمان به بعد او توجه بیشتری به تأمین هزینههای تحصیل نشان میدهد و از افراد میخواهد در این راه هم مشارکت کنند.
سرمایه اعتماد
علیپور با شیوع بیماری کرونا به طور جدیتری دغدغه نیازمندان و کارگران بیکار شده را پیدا میکند. از طرفی دوست داشته پولهایی که خیران میدهند و هزینههایی که میکند به طور شفاف در اختیارشان باشد؛ بنابراین تصمیم میگیرد گروهی تلگرامی تشکیل دهد و خیران و اهالی محل را در آن عضو کند. او هر پولی که خیران پرداخت میکنند در این گروه اعلام میکند تا جمع کل پولهای دریافتی برای همه مشخص باشد.
هزینههای اقلامی هم که خریداری میشود در گروه اعلام میکند تا خیران بدانند پولهایی که دادهاند صرف چه اموری شده است. ابتدا فکر نمیکرد از این گروه استقبال شود؛ اما پس از مدت کوتاهی میبیند سرمایه اعتمادی که کسب کرده، کمکهای مردمی را به دنبال دارد. او در اولین درخواست، از اعضای گروه میخواهد کمکهایشان برای تهیه بستههای غذایی را واریز کنند که میبیند بیش از ۵ میلیون تومان جمعآوری شد.
علیپور با این مبلغ، ۱۵ بسته غذایی به ارزش هر کدام ۳۵۰ هزار تومان تهیه و بین نیازمندان توزیع میکند. چندی بعد متوجه میشود یکی از نانوایان، به بیماری سرطان مبتلا شده است و توان مالی خرید داروهایش را ندارد. او در دومین فراخوان، از خیران میخواهد به این فرد کمک کنند و بعد از جمعآوری مبالغ، وقتی آن را به حساب این فرد واریز میکند همسر بیمار تماسی تلفنی میگیرد و گریهکنان، دعای خیرش را بدرقه راه این خیران میکند. علیپور دیگر باور میکند که میتواند با همین واسطهگریها گرهگشای مردم باشد، بنابراین به ادامه این مسیر مصممتر میشود. او از ماه رمضان که این گروه تلگرامی را راهاندازی کرده است تاکنون ۱۳ طرح جمعآوری کمکهای مردمی اعلام کرده و خوشحال است که بدین طریق توانسته گرهای از زندگی همنوعانش بگشاید. او در ایده دیگری، برای گسترش فرهنگ کتابخوانی، کتابهای شخصیاش را به نانوایی میآورد و در قفسهای جای میدهد تا هر کدام از مشتریان که میخواهند آنها را ببرند و مطالعه کنند. دیگر اهالی هم ترغیب میشوند که کتابهای بلااستفادهشان را بیاورند. حتی دانشآموزان، کتابهای تست و کمک آموزشیشان را آوردهاند تا دیگر هم سن و سالهای آنها بتوانند از این کتابها استفاده کنند.
علیپور تشکری دارد از مالک نانوایی که هیچ وقت نه تنها مانعش نشده، بلکه اختیار تام برای کمک به مستمندان را به او داده است. همچنین قدردان همسرش است که ضمن همراهی با او، از هنر خیاطیاش برای کمک به نیازمندان استفاده میکند. حسن ختام جملات علیپور این است که خیر بودن و کمک کردن به دیگران، دلی بزرگ و دغدغهدار میخواهد چراکه در بین خیران او کسانی هستند که به عقیده علیپور میتوانند در فهرست دریافتکنندگان کمکها قرار گیرند، اما خودشان در تمام طرحها به عنوان خیر مشارکت دارند. در مقابل هم افرادی هستند که با وجود دارایی زیاد، دنبال مال اندوزی بیشتر هستند و ولع زندگی دنیا، آنها را از جمع کردن توشه برای آخرت غافل کرده است.